دستگاه بافندگی ضد تار YIXUN

چند نفر از شما کامپیوترهایی دارید که با جدیدترین بازی ها دست و پنجه نرم می کنند؟به لطف ایسر، ما یک لپ تاپ گیمینگ کاملاً جدید Predator 15 را به شما هدیه می دهیم که دارای عملکرد نمایشگر گرافیکی است که می تواند جدیدترین بازی ها مانند کره را نمایش دهد.ورود آسان!
روش ورودی: در نظرات، شدیدترین تجربه بازی خود را با تعداد کلمات کمتر از 200 کلمه به ما بگویید.ممکن است در بازی، مدت زمان، مکان یا مکان های کاملا متفاوت دیگری باشد.
if(typeof siteads.queue!=='undefined'){siteads.queue.push({“site”:”kotaku”,”pagetype”:”article”,”ad_type”:”article”,”sec”:” pc، "amp": false، "ctype": "article"، "article": "Win 2999 Gaming Laptop Acer Predator"، "article-tags": ["acer"، "au"، "competition"]، "بومی": [" خالی"]، "مجموعه": [" acer، "au"، "رقابت"]،" شناسه صفحه": [" خالی"]، "sub-sec": "، "Cat " :” کامپیوتر”،” cat1″:”،” ad_location”:” mrec-content-mobile”,” targeting”:{” pos”:” 1″},” ارائه دهنده”:” google-dfp” ,” element_id ”:” ad-slot_mrec-content-mobile_section-index-1_pos-1″})؛}
آن را تمیز نگه دارید و خلاق باشید.اگر مفسر مهمان هستید، لطفاً فراموش نکنید که از آدرس ایمیل صحیح استفاده کنید (این آدرس مخفی می ماند) تا در هنگام برنده شدن جایزه با شما تماس بگیریم.Kotaku این اطلاعات را با اشخاص ثالث به اشتراک نخواهد گذاشت.
آخرین مهلت ساعت 10 صبح روز 10 فوریه (چهارشنبه).تیم Kotaku آثار را بررسی خواهد کرد و لیست برندگان در سایت Kotaku.com.au اعلام خواهد شد.
if(typeof siteads.queue!=='undefined'){siteads.queue.push({“site”:”kotaku”,”pagetype”:”article”,”ad_type”:”article”,”sec”:” pc، "amp": false، "ctype": "article"، "article": "Win 2999 Gaming Laptop Acer Predator"، "article-tags": ["acer"، "au"، "competition"]، "بومی": [" خالی"]، "مجموعه": [" acer، "au"، "رقابت"]،" شناسه صفحه: [" خالی"]، "sub-sec": "، "Cat" :”pc”,”cat1″:”،”ad_location”:”off-page mobile”,”provider”:”google-dfp”,”element_id”:”ad-slot_out-of-page-mobile_section -index- 1″})؛}
if(typeof siteads.queue!=='undefined'){siteads.queue.push({“site”:”kotaku”,”pagetype”:”article”,”ad_type”:”article”,”sec”:” pc، "amp": false، "ctype": "article"، "article": "Win 2999 Gaming Laptop Acer Predator"، "article-tags": ["acer"، "au"، "competition"]، "بومی": [" خالی"]، "مجموعه": [" acer، "au"، "رقابت"]،" شناسه صفحه": [" خالی"]، "sub-sec": "، "Cat " :” کامپیوتر”،” cat1″:”،” ad_location”:” mrec-content-mobile”,” targeting”:{” pos”:” 2″},” ارائه دهنده”:” google-dfp” ,”Element_id ”:” ad-slot_mrec-content-mobile_section-index-1_pos-2″})؛}
Acer Predator 15 اینچی برای تجربه بازی درجه یک، با پردازنده Intel i7، تا 64 گیگابایت DDRAM و NVIDIA GeForce GPU طراحی شده است.
اما بدون خنک کننده مناسب، همه این عملکردها بی فایده هستند و اینجاست که شکارچی واقعا می درخشد.دارای دو فن و نرم افزار اگزوز عقب است که می تواند به طور هوشمند جریان هوا را هدایت کند، اثر خنک کننده را بهبود بخشد و گرد و غبار و صدا را کاهش دهد.
Predator همچنین شامل یک وسیله جانبی به نام Frostcore است که در واقع یک فن اضافی است که می تواند جایگزین درایو نوری شود.برای گرم شدن بیش از حد عجله نخواهید کرد.
این بار تونی هاوک را در GBA بازی کردم و با لگد به دایناسور روی ترن هوایی لگد زدم.بهترین ها.
در یک زندگی دیگر، من رئیس انجمن World of Warcraft Intermediate در سرور متوسط ​​هستم.ما گروه خوبی از بچه ها هستیم.آنها به 10 تا 25 نفر در همان زمان حمله کردند، اما بیشتر روی نژاد تمرکز کردند تا جامعه.
بنابراین، برای یک سری هو، وقتی اعلام می‌کنند که صنف مساوی شده است، آن را هدفی می‌بینیم که عملاً می‌توان به آن دست یافت.به همه اجازه می‌دهم شبانه‌روز کار کنند تا بیشترین تعداد XP و دستاوردهای انجمن را به دست آورند.اما به نظر می رسد انجمن صنفی در بالای سرور می خواهد ما را شکست دهد.
حتی با وجود اینکه اندازه تیم آنها سه برابر شده است تا با ما عقب نمانند، کارگران سخت کوش ما همچنان ما را تا پایان بازی حمله با آنها در مقابل خود قرار می دهند.استفاده از فرصت حمله افراطی است، اما وقتی می دانید که با تیم دیگری کار می کنید و معلوم می شود که یک موقعیت تصادفی است، شگفت انگیز است.سپس ببینید که دستاورد کمی وجود دارد، همه تشویق‌ها و خداحافظی‌های غافلگیرکننده در اینجا یک وضعیت شدید است، و حتی شگفت‌انگیزتر است که همه چیز را به عهده بگیرید.
یورش در TERA همراه با یک مهمانی LAN یک هفته ای، نوشیدنی های انرژی زا و پیتزا انجام شد.خیلی وقت پیش.
سه سال و نیم پیش، من یک لپ تاپ جدید و دیابلو 3 داشتم. سریع هدفون های حجیم و عینک های سه بعدی جدید را نصب کردم.من اسکایپ را راه‌اندازی کردم و یک جلسه طولانی با یک شریک در کانادا داشتم تا شنیدم که او و دوست دخترم هر دو شروع به خندیدن به ریه‌های خود کردند... من هنوز مانند عکس ترمیناتور در اینترنت معلق بودم.
افراطی ترین تجربه بازی من بازی کردن "Pokemon Silver" در 9 سالگی بود.در نهایت الیت فور را شکست دادم و با قهرمان لنس روبرو شدم.
پس از یک نبرد طولانی و سخت، سرانجام او را تا آخرین پوکمون دراگونیت او خرد کردم.اگرچه من اقلام زیادی را در اتحاد ذخیره کرده‌ام، از آن زمان تمام روش‌های درمانی، جوان‌سازی و هر قدرت مفید دیگری را به پایان رسانده‌ام.
لنس و دراگونیت او چیزی که از تیم پوکمون من باقی مانده بود را پاره کردند تا اینکه من با یک پوکمون به نام تایفلوژن من باقی ماندم.Typhlosion برای مبارزه با Dragonite مناسب نیست و بدتر از آن PP باقی مانده در اکشن من صفر است.
با چشمانی اشکبار، مطمئن هستم که باید آنقدر پیش بروم تا شکست بخورم و نبرد را ببازم.سپس Typhlosion من تنها حمله را ترک کرد، مبارزه کرد و در کمال تعجب باعث شد دراگونیت بیهوش شود.از اول بازی من و شریکم فقط یک Sindaquier بودیم و پوکمون لیگ را شکست دادیم و قهرمان شدیم.با گذشت سالها، این هنوز هم بهترین لحظه بازی در زندگی من است.
من شیمی درمانی سرطان بیضه را در GBA طی 120 ساعت تاکتیک های فاینال فانتزی تجربه کردم، که باعث شد حرکت کنم و مرا به یاد روز دیگری انداخت!الان همه چیز مشخص است!
عجیب است... چند سال پیش، از عمل جراحی مربوط به ناحیه تناسلی بهبود یافتم، و بسیاری از Final Fantasy Tactics را بازی کردم.باید اعتراف کنم که سرطان بیضه بسیار شدیدتر از جراحی جزئی من است.بهبودی شما را تبریک می گویم!
قوی ترین تجربه بازی من زمانی است که تمام روز در تعطیلات شکرگزاری با همه دوستانم بازی های Steam انجام می دهم.(من تازه وارد بازی هستم، پدرم از بازی من حمایت نمی کند، می گوید روزی سی دقیقه کافی است، فکر می کنم همه مخالف او هستند)
در CS:S (می دانم)، من با 32 بازیکن، سرور نقشه آفیس را بازی می کردم.16 دفتر کنار آن بارها و بارها.
در راند Ts تمام 16 سی تی دشمن را رها کردم.برگ برنده نهایی.نه تنها 16 نفر کشته شدند، بلکه هیچ کس دیگری در تیم من همه آنها را نکشید.
وقتی با همسرم آشنا شدم (تقریباً 5 سال پیش) او اصلاً گیمر نبود اما حاضر بود یاد بگیرد و من هم حاضر بودم به پسرها آموزش دهم.در ابتدا بازی های جالبی مانند Borderlands، Super Smash Bros را امتحان کردم، اما از آنجایی که به بازیکنان جدیدی که فضای سه بعدی را نمی فهمند یا مهارت های ورزشی عالی دارند، فکر نمی کردم، بلافاصله به دیوار برخورد کردم.از زمانی که Mario Kart Wii مورد استفاده قرار گرفت، من پیشرفت کرده ام، اما می توانم به او بگویم که او چنین احساسی ندارد زیرا باید او را تشویق کنم که بازی کند.سپس، Rayman Origins منتشر شد و تعاونی امیدوارکننده به نظر می رسید.تریلر برای او کمی ترسناک به نظر می رسید، اما او گفت که برای من شوخ طبع است.همانطور که در امتداد سطح اول دویدیم، صدای کلیکی را در ذهن او دیدم.او دوید، پرید و من را سوراخ کرد - او بالاخره معنای بازی را فهمید.
روز بعد، او مشتاقانه پرسید که آیا می توانیم دوباره بازی کنیم.گریه کردم.ما از آن زمان با هم بازی می کنیم.
همچنین این اولین باری بود که برای دو روز متوالی در مهمانی LAN 1000 نفره در Telstra Dome در سال 2003 بازی Counter Strike را انجام داد. سپس در سکو نشستم و به صفحه نمایش بزرگ نگاه کردم، در حالی که در جایگاه نشسته بودم و پای می خوردم... البته آنجا. سس استاوه، به یاد بیاورید، بسیاری از "ضد تروریست ها" پیروز می شوند.
بنابراین من و پسر عمویم 7 روز تنها ماندیم.در آن 7 روز، یک نسخه از بازی GTA Sin City را از تئاتر بلاک باستر کنار خانه قرض گرفتیم و حدود 3 روز متوالی بازی کردیم.بله، ما خوابیدیم (در اصل شیفت)، بازی را تمام کردیم، ملک را خریدیم، هر ماشینی را دزدیدیم و تمام بازی های ممکن را در 3 روز انجام دادیم.تقلب نکنید.(شاید آخرین بار مطمئن بودیم که ماشین می تواند پرواز کند و روی آب حرکت کند، اما رو به پایان بود).
منطقه ای که نماینده با هدست AR خود در اتاق انتظار بازی می کند عالی است.حتماً یک ساعت و نیم آنجا بازی می کردم و مثل بچه ها می خندیدم.
من درگیر آشفتگی عاطفی اتان بودم، باور نکردنی بود.حتی اگر بدانم که این فقط یک بازی است، باز هم نمی توانم به دلالان مواد مخدر شلیک کنم... فقط فکر می کنم این از نظر اخلاقی برای ایتان اشتباه است، زیرا او نیز یک فرد بی خانمان است.
پورتال 2. روز انتشار آن را خریدم و وقتی به خانه رسیدم بلافاصله آن را بازی کردم.من خیلی دوستش دارم استراحتی نیست این بین، وقتی تمومش کردم مثلش*ت...مثل ساعت 2 بامداد 24 ساعته منتشر نشده چون داره آزاد شد، من آن را تمام کردم…”
اگرچه این یک بازی ساده است، از آنجایی که من همیشه دوست داشتم به صورت آنلاین بازی کنم، به ندرت یا حتی سعی می کنم کمپین را در روز راه اندازی کامل کنم، اما حتی حاضر نیستم کمپین cod را در یک روز کامل کنم.… نمی دانم، اگر بتوانم آن روز به آن افتخار کنم
با پسر عمویم نبردهای چند نفره Golden Eye N64 شدید بازی کنید یا توسط پسر عمویم مشت بخورید زیرا من همیشه برنده هستم.یا به این دلیل که «بی انصاف» بودم و پدر و مادرم را آزار می‌دادم.
ماراتن بازی مناسبی که من در آن شرکت کردم، نبردی 72 ساعته برای نبرد سرزمین میانه با یکی از دوستانم بود.ما فقط حدود 6 ساعت خواب بین خود داریم.
به یاد دارم در آن زمان، من و چند همکلاسی دبیرستانی همه رایانه هایمان را در یک سوله که جایی برای رفتن نداشتیم کنار هم قرار می دادیم و یک شبکه محلی راه اندازی می کردیم تا بتوانیم همه بازی های مورد علاقه خود را بازی کنیم.کشتی ستاره ای را به خاطر می آورم و "Diablo 2" در صدر لیست قرار داشت.
صفحه تخت؟لوکس!در دوره LAN ما، همه ما CRT های عظیمی را می کشیم.(معمولاً به جای بازی کردن، زمان بیشتری را برای رایانه ها صرف کنید تا واقعاً با یکدیگر صحبت کنند)
این است!من زمان بیشتری را صرف مجذوب کردن همه و پوست انداختن شخصیتم کردم تا اینکه آن بازی های لعنتی را انجام دهم.با این حال، بدون نیاز به هدفون یا فریاد زدن با صدای بلند، کوکاکولا می‌تواند تعداد زیادی نوازنده کوکا را مانند پیتزا درست کند.حتی بهتر است وقتی تنها جوجه هستم، لگد آنها را بزنم
بله، من آتاری 800 و 4 جوی استیک را در کوله پشتی ام می چسباندم و سپس به خانه دوستم می رفتم تا چند بازی 4 نفره چند نفره انجام دهم.شبکه محلی چیست؟
کنار هم نشستم و یک بار قسمت 1 و 2 Half-Life 2 را بازی کردم.وقتی قسمت دوم را تمام کردم، در سالن آپارتمان نشسته بودم، از پنجره بیرون را نگاه می کردم و خورشید را می دیدم که در افق نگاه می کند.قبل از اینکه روی صندلی کامپیوتر بخوابم، 15 دقیقه آنجا نشستم و فکر کردم.
شدیدترین بازی ای که تا به حال انجام داده ام، شطرنج است.من و برادرم بدون محدودیت وارد پارک ترن هوایی سیدنی شدیم (فکر کنم سرزمین عجایب استرالیاست؟)، بارها سوار دیو (https://www.youtube.com/watch?v=dHdQjuZ7V_8) شدیم، عوض شدیم خسته کننده می شود.وقتی چهره دیگران از ترس مخدوش می شود، تعدادی عکس از خودمان می خریم که خسته کننده به نظر می رسند.بالاخره اگر کسی در صف نباشد به ما اجازه می دهند تا زمانی که بخواهیم آنجا بمانیم.
او تصمیم گرفت عکس‌ها را جذاب‌تر کند، بنابراین ما یک صفحه شطرنج مغناطیسی کوچک و مهره‌های شطرنج خریدیم و در پایان روز آنها را قاچاق کردیم.پس از شروع سواری، در طی یک صعود طولانی، صفحه شطرنج را بیرون کشیدیم تا اینکه صفحه اول روی زمین افتاد و سعی کرد شطرنج بازی کند.پس از چند سوال، بازی را برای 8 سواری متوالی با موفقیت به پایان رساندیم.ما بعد از بازی نهم از ماشین پیاده شدیم، به سمت محل عکس رفتیم و مردم را تماشا کردیم که با عکس هایشان به سمت عقب جیغ می زدند، در حالی که دو مرد خسته کننده جلویی در حال بررسی حرکت بعدی خود بودند.
من «دست‌های خدا» را در حین چتربازی از یک جنگنده رادارگریز فوق‌العاده مخفی، با تکنولوژی بالا تکمیل کردم.من Ray Bans، Muscle T، اسکیت غلتکی و پشتی پوشیده بودم.
وقتی 19 ساله بودم، در یک کارخانه "شیفت بعدازظهر" داشتم و هر شب ساعت 11:20 به کارم پایان می دادم.می خواهم به خانه بروم، حدود ساعت 1 بامداد به رختخواب بروم و ساعت زنگ دار را تنظیم کنم تا من را در ساعت 5 صبح و 4 ساعت بعد از خواب بیدار کند.چرا کار تا ساعت 3 بعد از ظهر شروع نمی شود، بنابراین فقط 4 ساعت خواب وجود دارد؟World of Warcraft دلیل آن است.
تیم من چندین تیم حمله دارد که دو تای آنها در ساعت 7:30 تا 8 بعد از ظهر در ساعات پربیننده و دیگری در ساعت 6 صبح برگزار می شود که برای آمریکایی ها مناسب است.این یک گروه موسیقی کثیف بود و ما اغلب از لیست دوستان یا سایر اصناف گمشده افراد اضافی را انتخاب می کردیم.ما هر روز برای مبارزه با ساکنان محلی وارد کرازان می شویم.
این حملات کمبود خواب بهترین خاطره من از "World of Warcraft" است.من روز به روز به گذشته برمی گردم، یاد می گیرم که چگونه به طور پیوسته بجنگم، و رئیس های بیشتری را تمیز می کنم.در نهایت، یک دسته از رگه ها تبدیل به مهاجمان نخبه صنف شدند.این تنها گروهی است که می تواند هر هفته به پاکسازی کرازان و گروه لعنتی ادامه دهد.ما این کار را بسیار جالب انجام دادیم.
در حدود 2004-2005، پس از انتشار Halo 2. یکی از پسرعموهای من در بخش IT برای شرکتش کار می کند (لازم نیست نامش را بگویم) آخر هفته ها و اساساً می تواند از تمام تجهیزات اداری و شبکه آنها استفاده کند.هرازگاهی، او ما را به آنجا می برد، و سپس ما کمی Halo در اطراف Xbox: CE / Halo 2 شوخی در یکی از پلاسمای 47 اینچی آن زمان (در آن زمان) می گذراندیم.من *باید* به اهمیت این موضوع توجه کنم، زیرا قبلاً مجبور بودیم از یک CRT استفاده کنیم که فقط 25 اینچ بود.
یکی از برجسته ترین تعطیلات آخر هفته ما زمانی بود که دوستان بیشتری آوردیم.در مجموع 8 نفر و یک Xbox اضافی وجود دارد.این پیشگام Halo است که مسابقات PVP در مقیاس بزرگ را روی XBL انجام می دهد.این 4v4 Slayer بر روی لوازم اداری تخریب شده است.
2 ایکس باکس، 2 نمایشگر بزرگ تخت، 2 کپی از Halo 2، 8 دوست و تمام تجهیزات شبکه سازمانی مورد نیاز = 10 ساعت مزایای کلاسیک Halo 2.
مانیتور سه گانه.جوی استیک دوبل.جنگنده مکانیکی آنلاین.بازی را از یک تیرانداز آرکید به یک شبیه‌ساز همهجانبه تبدیل کنید که به کنترل موتور قدرتمند نیاز دارد.
وقتی سخت افزار کامپیوتر در حال اجرا است، عادت های شدید (بد) دارم.تو بازی تابستانی تصمیم گرفتم سرعت کیس فن ها رو زیاد کنم که فقط با ساید بسته میشه.در حین انجام این عمل، انگشتم را از فن شاسی بردم و آن را از یاتاقان جدا کردم و همچنین درایو SSD ویندوز را جدا کردم.باید ریستارت شود و با پیغام خطایی مبنی بر قفل بودن درایو SSD مواجه شدم.بعد از کمی عجیب و غریب، به نظر می رسید که با جدا کردن منبع تغذیه و وصل کردن دوباره مشکل حل شود و وقتی فن شاسی پر شد، توانستم بازی خود را از سر بگیرم.بردن این لپ تاپ می تواند زندگی من را نجات دهد.
پس از آزمایش Halo 3 Beta، من و همسرم درگیر شدیم.وقتی بازی بالاخره منتشر شد، تقریبا هر روز با هم بازی می کردیم.برای جشن گرفتن روز بانجی در سال 2009، طرفداران با یک بازی جهانی به چالش کشیده شدند.ظرف 24 ساعت، Bungie همه شرکت‌کنندگان را در یک لیست پخش ویژه Team Slayer مدیریت می‌کند.طرفداران نه تنها فرصت رقابت با سازندگان را داشتند، بلکه نادرترین جایزه را نیز به دست آوردند: زره های پیشاهنگی.Recon که برای کارمندان یا اعضای برجسته جامعه رزرو شده است، چیزی است که اکثر بازیکنان رویای آن را می بینند.ما باید آن را داشته باشیم.ما مطمئن می شویم که تانک های V را استراحت کرده و ذخیره می کنیم، و برنامه ریزی می کنیم که به مدت 24 ساعت کامل با سرعت خودمان روی جایزه اجرا کنیم.در نهایت در 19 بازی در مسابقات 24 ساعته شرکت کردیم و استراحت کوتاهی کردیم اما در نهایت از رسیدن به هدف ناکام ماندیم و در ساعت پایانی چالش به خواب رفتیم.ما با Bunge جفت شدیم، چه رسد به اینکه یکی را شکست دهیم.با این حال، ما اوقات بسیار خوبی را سپری کردیم.بعداً، ما تمام دستاوردهای Vidmaster را پس از تکمیل نسخه Halo: ODST تکمیل کردیم، که برای Recon ما مورد تحسین دیگران قرار گرفت.اما Bunge Day 2009 هرگز فراموش نخواهد شد.
روز جمعه، یک بازی به نام Terraria پیدا کردم، و آن را در حال رونق تماشا کردم... این بازی ممکن است سرگرم کننده باشد، بنابراین بعد از اینکه آن را خریدم، آن را جمعه شب دانلود کردم و سفرم را شروع کردم.
این بازی عالی است، کمی از وسایل نقلیه خارج از جاده است، اما بلافاصله من را مجذوب خود کرد.من خیلی سال است که آنقدر سرگرم نشده ام.من با زامبی ها، کره چشم های در حال پرواز و کرم های شیطان می جنگم.پس از حفاری، خلق کردن و یادگیری، شروع به قوی‌تر شدن و قوی‌تر شدن کردم و دستگاه‌های مختلفی ساختم تا جریان جانوران مرگبار شب را کاهش دهم و به من اجازه دهد عمیق‌تر حفاری کنم.
سرم را بلند کردم و دیدم که همسرم با من صحبت می کند، او در مورد چه چیزی صحبت می کند ... معنی ندارد ... مغز من نمی تواند درک کند ... من این کلمات را می دانم ... اما آنها معنی ندارند.
مدتی طول کشید تا غرق شوم... واقعاً سه روز و سه شب روی کیبورد ماندم بدون اینکه متوجه شوم... آیا او پایم را می کشد؟آیا این یک سطح جدید است که من در Terraria آنلاک کردم؟این بازی کوچک پیکسلی با اسکرول جانبی است، ..
می توان گفت آن روز سر کار نرفتم


زمان ارسال: ژانویه-25-2021